رهبری فکری به چه معناست و چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟!

دلارام کشاورز

انواع مختلفی از رهبری وجود دارد که توسط شرکت‌ها و افراد استفاده می‌شود. با استفاده از تکنولوژی و به‌طورکلی رشد تجارت، هر کسب‌وکاری به دنبال راه‌هایی برای متمایز شدن و بهترین بودن در صنعت خود است. به همین دلیل است که رهبری فکری ضروری است. رهبری فکری، متخصص بودن یا استفاده از یک متخصص در شرکت برای مبتکرترین بودن در آینده است. در بازاریابی برای پاسخگویی به سؤالات مخاطبان هدف شرکت و ارائه بازاریابی متمایز از سایر شرکت‌ها استفاده می‌شود. در ادامه نگاهی به برخی از ویژگی‌های این رهبری خواهیم انداخت و مثال‌هایی ازین این قبیل عنوان خواهیم کرد.

رهبری فکری چیست

تعریف رهبری فکری

اصطلاح رهبری فکری در طی 7-8 سال گذشته به‌قدری تکرار شده است که به معنای چیزهای زیادی است.

در ابتدا، این مفهوم به‌عنوان نتیجه طبیعی بازاریابی آموزشی آغاز شد؛ مفهوم توسعه روابط با مشتریان بالقوه از طریق درگیرکردن آنها در گفتگوهای غیر تبلیغاتی و صنعت محور.

به طور خلاصه، اطلاعات ارزش‌افزوده، از دیدگاه یک منبع متخصص. سپس، رهبران افکار راه خود را به حوزه روابط‌عمومی و روزنامه‌نگاری باز کردند و به منابعی برای تحقیق، بینش و تفسیر آخرین اخبار و روندهای صنعت تبدیل شدند.

رهبری فکری واقعی چیست؟

رهبری فکری واقعی بسیار نادر است. همان‌طور که جان میلر یکی از بنیان‌گذاران Marketo بیان کرد، رهبری فکری واقعی در مورد ارائه بینش‌هایی است که توجه را می‌طلبد، راهنمایی و وضوح ارائه می‌دهد و می‌تواند افراد را به مسیرهای شگفت‌انگیز و غیرمنتظره سوق دهد.

برای مثال، ست گودین (پدیدآور، کارآفرین و سخنران اهل ایالات متحده آمریکا) که مظهر مفهوم رهبری فکری واقعی است، کار خود را به‌عنوان یک روزنامه‌نگار آغاز کرد.باگذشت زمان، عملکرد آن تکامل یافت. او به‌جای گزارش و تحلیل اخبار، شروع به ساختن آن کرد. او درباره ایده‌های بدیع و تحریک‌آمیز نوشت و صحبت کرد که مستلزم بررسی و آموزش بود. ایده‌هایی که پیش‌درآمدهای تغییر شدند.

ویژگی‌های رهبری فکری

همان‌طور که در تعریف بحث کردیم، خواه یک فرد یا یک شرکت باشد که از رهبری فکری استفاده می‌کند، نوآوری است که ایده‌های جدیدی برای چالش‌های فعلی ارائه می‌دهد. در اینجا برخی از ویژگی‌هایی که در رهبران فکری دیده می‌شود، آورده شده است.

نوآوری:

 رهبران فکری فقط از بهترین شیوه‌های ایجاد شده توسط صنعت پیروی نمی‌کنند. آنها تصمیم گرفتند استانداردها را تغییر دهند و شیوه‌های بهتری را ایجاد کنند. آنها تصمیم گرفتند تا تغییرات بزرگ ابتکاری و جدید ایجاد کنند. به‌عنوان‌مثال، به مارک زاکربرگ فکر کنید که بستری برای ارتباط دانشجویان و به اشتراک گذاشتن زندگی خود با یکدیگر ایجاد کرده است. او چیزی را دید که مردم می‌خواستند و به دنبال خلق آن شد. شرکت‌ها همچنین باید در بازاریابی خود نوآور باشند. آنها نمی‌توانند فقط از کارهایی که رقبایشان انجام می‌دهند کپی کنند و انتظار داشته باشند که مصرف‌کنندگان آنها را پیدا کنند. شرکت‌ها باید از همان طرز فکر زاکربرگ استفاده کنند تا خود را از سایر شرکت‌ها متمایز کنند.

پرشور و هیجان بودن:

رهبری فکری بدون اشتیاق اتفاق نمی‌افتد. شرکت یا رهبر باید نسبت به کاری که انجام می‌دهند برای تحقق این امر اشتیاق داشته باشد. این اشتیاق پیروانی را ایجاد می‌کند که بدون آنها رهبر و رهبری وجود ندارد. زاکربرگ به ایده و شرکتش علاقه زیادی داشت. شرکت‌ها همچنین باید برای جذب مشتری به بازاریابی خود علاقه داشته باشند.

اعتبار:

یکی دیگر از ویژگی‌های رهبری فکری این است که شرکت یا رهبر باید از شهرت خوبی برخوردار باشد. برای اینکه مردم ایده‌ها و افکار شما را دنبال کنند، باید بدانند که شما در کاری که انجام می‌دهید متخصص هستید. این شرکت می‌تواند با نوشتن مقالات یا وبلاگ‌هایی که نشان می‌دهد در این صنعت متخصص هستند، شهرت پیدا کند. این باعث می‌شود مصرف‌کنندگان بیشتر به ایده‌ها و بازاریابی شما اعتماد کنند. زاکربرگ به دلیل ایده‌ها و اقدامات خود به منبع قابل‌اعتماد رسانه‌های اجتماعی تبدیل شده است. این یک ابتکار برای ارائه اینترنت به مردم در سراسر جهان است. او افرادی دارد که باتوجه‌به گذشته‌اش در فیسبوک از او حمایت می‌کنند و او را در این ایده دنبال می‌کنند. این به شما اعتبار می‌دهد تا مردم ایده‌های شما را باور کنند و دنبال کنند.

ایلان ماسک به‌عنوان یک رهبر فکری

یک مثال واقعی از یک رهبر فکری، ایلان ماسک است. او به‌عنوان یک مبتکر در بسیاری از بخش‌های مختلف و به‌خاطر ارائه ایده‌های جدیدی که هیچ‌کس دیگری ندارد، شناخته شده است. موفقیت اولیه او به‌عنوان یک رهبر فکری از پی پال بود. ماسک روش پرداخت مردم را با ایجاد PayPal تغییر داد. او همچنین به دلیل تأسیس SpaceX، شرکتی که روی اکتشافات فضایی کار می‌کند و مریخ را مستعمره می‌کند، شهرت دارد. همان‌طور که می‌بینید، ماسک فقط با آنچه درگذشته انجام شده موافق نیست. او تصمیم می‌گیرد تا ایده‌های خود را خلق کند و در این فرآیند پیروانی ایجاد کرده است. به همین دلیل است که او را یک رهبر فکری می‌دانند.

رهبری فکری

چگونه یک رهبر فکری شویم؟

اگر به محدودترین تعریف یک رهبر فکری نگاه کنید، نمی‌توانید به‌سرعت به یک رهبر فکر تبدیل شوید. ساختن شهرتی که به شما این موقعیت را بدهد زمان می‌برد. بااین‌حال، اگر رهبری فکری را در میان اهداف بلندمدت خود قرار دهید، مطمئناً راه‌هایی وجود دارد که می‌تواند به شما در پیشرفت در جهت دستیابی به اهدافتان کمک کند.

ابتدا باید دانش و تجربه خود را در یک جایگاه خاص توسعه دهید.

 در بیشتر موارد، این یک‌روند مداوم خواهد بود: موضوع متوقف نمی‌شود و شما باید به طور مداوم درک خود از موضوع را باگذشت زمان به‌روز کنید.

مسلماً برای دستیابی به موقعیت رهبر فکری به یک ویژگی شخصیتی خاص نیز نیاز دارید. برای ایجاد تغییر در جایگاه خود به سرسختی و پشتکار نیاز دارید. ممکن است در مورد خود موضوع نباشد (مثلاً نمی‌توانید تاریخ را تغییر دهید یا قوانین طبیعت را بازنویسی کنید). اما شما باید آماده باشید که نحوه دید و تفسیر موضوع خود را تغییر دهید. اگر می‌خواهید به‌عنوان یک رهبر فکری در نظر گرفته شوید، باید کاری واقعاً نوآورانه در حوزه کاری خود انجام دهید.

اگر قبلاً تخصص خود را در زمینه خود ایجاد کرده باشید، تبدیل‌شدن به یک رهبر فکری بسیار آسان‌تر است.

این یکی از دلایلی است که اصطلاح “رهبر فکری” در تجارت ایجاد شد. رهبران صنعت قبلاً شرکت‌های موفقی ایجاد کرده بودند که به روش‌های جدید و جالبی کار می‌کردند. این اثر جریان قابل‌توجه دیگری دارد. اگر قبلاً یک کسب‌وکار، برنامه یا نوع دیگری از ابتکارات موفق ایجاد کرده‌اید، احتمالاً در حال حاضر جامعه‌ای از افراد دارید که در مورد موضوع تخصصی شما صحبت می‌کنند. آنها ممکن است قبلاً در مورد دستاوردهای شما صحبت کنند.

بااین‌حال، این بدان معنا نیست که شما باید چیزی را از ابتدا ایجاد کنید. بسیاری از معلمان به‌عنوان رهبران فکری الهام‌بخش واقعی شناخته می‌شوند. مطمئناً، آنها محتوایی را که تدریس می‌کنند تغییر نداده‌اند (اگرچه ممکن است بر تمرکز برنامه درسی آنها تأثیر گذاشته باشد). اما آنها راه‌های جدید و مبتکرانه‌ای برای ارائه آن محتوا به دانش‌آموزان خود یافته‌اند.

به‌عنوان‌مثال:

این همچنین فقط برای یک مدرسه یا موقعیت تحصیلی صدق نمی‌کند. مربی زندگی تانگ رابینز به‌خاطر سخنرانی‌ها و سمینارهای انگیزشی خود شناخته شده است. رابینز مطالبی را که تدریس می‌کند اختراع نکرده است. شما به‌سادگی به محتوا توجه کردید و از آن برای ایجاد انگیزه در دیگران برای موفقیت استفاده کردید. او حتی راه‌رفتن روی آتش را یاد گرفت و در سمینارهایش از آن استفاده می‌کرد. شهرت او به حدی افزایش‌یافته است که دیگر مربیان و مشوقان زندگی اکنون با هیبت از رابینز صحبت می‌کنند و بدون شک او را یک رهبر فکری برجسته در صنعت خود می‌دانند.

احتمالاً یکی از مهمترین ملزومات رهبر فکری داشتن دیدگاه روشن و تعریف شده است. رهبران افکار فقط در مورد موضوع خود بدون اظهارنظر شخصی گزارش نمی‌دهند. آنها کمک‌های متفکرانه و بدیعی به گفتگو درباره موضوع می‌کنند. آنها همچنین روندهای حوزه تخصصی خود را تشخیص می‌دهند و اطلاعاتی را در اختیار دیگران قرار می‌دهند.

رهبری فکری در دیجیتال مارکتینگ

و اما رهبری فکری در دیجیتال مارکتینگ چگونه است؟

بنابراین شما می‌دانید که چگونه رهبری فکری را تعریف کنید و حتی چگونه خود را به‌عنوان یک رهبر فکری معرفی کنید، اما در کجای برنامه‌های تجاری شما قرار می‌گیرد؟ رهبری فکری شکلی از بازاریابی محتوا است. با تولید محتوا برای به اشتراک گذاشتن دانش خود به‌جای فروش مستقیم محصولات یا خدمات خود، تلاش‌های بازاریابی شما به طور غیرمستقیم منجر به کسب‌وکار بیشتر می‌شود. اگرچه ممکن است اکثر مردم وقتی به بازاریابی فکر می‌کنند به وبلاگ‌نویسی فکر نکنند، بازاریابی محتوا واقعاً می‌تواند تجارت شما را رشد دهد.

بازاریابی محتوا

پس بازاریابی محتوا چیست؟ بازاریابی محتوا انتشار محتوای ارزشمند، مرتبط و ثابت باهدف مخاطبان مشخص است. محتوای منسجم و مفید نه‌تنها باعث جذب مخاطبان جدید می‌شود، بلکه به حفظ مخاطبان فعلی شما نیز کمک می‌کند. بازاریابی محتوا به شما در تلاش‌های شما در بازاریابی رسانه‌های اجتماعی، بهینه‌سازی موتورهای جستجو (SEO)، تبلیغات پرداخت به‌ازای کلیک (PPC)، بازاریابی ورودی و بسیاری موارد دیگر کمک می‌کند.

چه زمانی از رهبری فکری استفاده کنیم؟

استارت‌آپ‌ها و شرکت‌هایی که در مقیاس بزرگ کار می‌کنند، اغلب هنگام تلاش برای به اشتراک گذاشتن صدای خود با مشکل مواجه می‌شوند. رهبران صنعت تمایل دارند بیشتر سهم صدا را در یک صنعت به عهده بگیرند. حجم زیاد محتوا و همچنین تسلط بر دامنه، به شرکت‌های بزرگ‌تر اجازه می‌دهد تا راحت‌تر صدای خود را به اشتراک بگذارند.

اگر می‌خواهید کسب‌وکار شما شروع به کسب سهم بازار از شرکت‌های بزرگ‌تر کند، باید از رهبری فکری استفاده کنید. توسعه رهبری فکری از طریق بازاریابی محتوا، مشارکت شما را در این صنعت گسترش می‌دهد. استفاده از بازاریابی محتوا به کسب‌وکار شما کمک می‌کند تا در مورد آن صحبت کنید. بعلاوه، می‌توانید به افزودن ارزش به مکالمات صنعتی ادامه دهید.

نمونه‌هایی از رهبری فکری

رهبری فکری یکی از راه‌های متعدد برای ارتقای کسب‌وکار آنلاین شما را ارائه می‌کند. با پیوستن به رهبران فکری در صنعت خود، می‌توانید مخاطبان بیشتری ایجاد کنید. فقط به این دلیل که بزرگ‌ترین شرکت‌ها در بین رهبران فکری قرار می‌گیرند به این معنی نیست که نمی‌توانید به صفوف رهبران فکری صنعت خود بپیوندید.

رهبران فکری در همه‌جا در هر صنعتی وجود دارند. آنها می‌توانند در اشکال و اندازه‌های مختلف باشند. در پایان، رهبری فکری به تولید محتوای مناسب و تعهد به انتشار آن محتوا می‌رسد. در اینجا برخی از بهترین نمونه‌های رهبری فکری آورده شده است:

شماره 1: کلاس تجاری امریکن اکسپرس

کلاس تجاری امریکن اکسپرس وبلاگ‌های جداگانه‌ای را در چهار دسته اصلی ارائه می‌دهد: مدیریت پول، جذب مشتری، ایجاد تیم شما و برنامه‌ریزی برای رشد. این شرکت به طور مداوم محتوای مرتبط با مخاطبان خود را منتشر می‌کند که باعث می‌شود خوانندگان برای اطلاعات بیشتر بازگردند. وبلاگ کسب‌وکار کوچک او یکی از قدیمی‌ترین و موفق‌ترین نمایندگی‌های رهبری فکری است.

شماره 2: مایکروسافت استوری

بخش بزرگی از رهبری فکری از داستان‌سرایی ناشی می‌شود. با به اشتراک گذاشتن داستان‌های خاص خود، در حین به اشتراک گذاشتن بینش خود با مخاطبان خود اعتماد ایجاد خواهید کرد. مایکروسافت استوری دقیقاً این کار را انجام می‌دهد. او با ارسال محتوای مرتبط با جنبه‌های کوچک‌تر کسب‌وکار شما، رابطه شخصی‌تری با مخاطبان شما ایجاد می‌کند. مایکروسافت وبلاگ‌های مربوط به ابتکارات خیریه، محصولات کمتر شناخته شده شرکت و حتی پروفایل کارمندان را منتشر می‌کند. غواصی عمیق در پشت‌صحنه به مخاطبان شما درک وسیع‌تری از برند می‌دهد.

شماره 3: رشد توسط Acorns و CNBC

Acorns برای تولید یک وبلاگ شخصی و سرمایه‌گذاری با CNBC همکاری کرده است. این دو برند با همکاری یکدیگر وبلاگی معتبر ایجاد کرده‌اند که آموزش و سرگرمی را برای مخاطبان خود فراهم می‌کند. اگرچه Acorns یک شرکت سرمایه‌گذاری است، اما وبلاگ بیشتر بر موضوعات مالی دیگر مانند ایجاد درآمد و رهایی از بدهی تمرکز دارد. تمرکز بر موضوعات مرتبط دیگر بلوط‌ها در عین ایجاد اعتماد و اقتدار به مکالمه ارزش می‌بخشد.


برچسب ها:

    نظرات


    0 دیدگاه
    instagram logo call button